بخش مالی یک حوزه پویا، چالشبرانگیز و با مقررات سختگیرانه است. برای غلبه بر محدودیتهای بهینهسازی نمایه کسبوکار گوگل (GBP) در این حوزه، میتوانید از این نکات خاص استفاده کنید.
بخش مالی به دلیل پویا و پیچیده بودن، نیاز به بهینهسازی حضور در جستجوی محلی و بهویژه لیستهای نمایه کسبوکار گوگل دارد. این کار نیازمند حساسیت و تخصص بیشتری نسبت به صنایعی مانند خردهفروشی یا رستورانها است. چالشهای ذاتی این بخش ناشی از مواردی همچون دستورالعملهای برند داخلی، ملاحظات دسترسی، مقررات قانونی و ملاحظات حاکمیتی در میان خطوط کسبوکارهای مالی است.
این بدان معنی است که لیستهای محلی در این حوزه یکسان نیستند و بسته به عملکرد به یکی از چندین نوع لیست تقسیم میشوند. این لیستها شامل شعبهها، افسران وام، مشاوران مالی و دستگاههای خودپرداز (که ممکن است شامل دستگاههای خودپرداز پیاده، خودپردازهای درایو-این و “خودپردازهای هوشمند” باشد) میشوند. هر یک از این نوع لیستها نیاز به مجموعهای منحصر به فرد از ساعات کار، دستهبندیها، محتوای فوقمحلی، ویژگیها و استراتژی بهینهسازی کلی دارد.
هدف این مقاله این است که به عمق بیشتری بپردازد به اینکه چرا داشتن یک استراتژی بهینهسازی منحصربهفرد برای کسبوکارهای حوزه مالی اهمیت دارد و بهترین روشهای خاص برندهای مالی را برای استراتژی بهینهسازی لیستها به اشتراک بگذارد.
ملاحظات نوع لیستهای برند مالی
یکی از دلایل پیچیدگی بهینهسازی لیستها در بخش مالی این است که علاوه بر تمامی ویژگیهای لیست که بسته به عملکرد کسبوکار متفاوت است، گوگل نیز اساساً دستهبندیهای مختلفی (یا انواع) از لیستها را تعریف کرده است که هرکدام دارای مجموعهای از دستورالعملها (قوانین) خاص خود هستند که بسته به سناریوی لیست اعمال میشوند. این شامل تمایز بین لیستی برای یک سازمان (مثلاً برای یک شعبه بانکی) در مقابل یک کارگزار فردی (که برای نمایندگی یک افسر وام که ممکن است در شعبه باشد یا نباشد و یک لیست جداگانه داشته باشد) میشود.
بین این دو تقسیمبندی اصلی ممکن است نیازی به لیست بخش باشد (مثلاً برای بانکداری مصرفکننده در مقابل وامهای مسکن). هر دستهبندی لیست دارای قوانین و معیارهایی است که نحوه (و تعداد) لیستهایی که میتوان برای یک آدرس معین ایجاد کرد و نحوه نمایندگی آنها را تعیین میکند. نادیده گرفتن دستورالعملهای گوگل در اینجا خطر غیرفعال شدن لیستها یا حتی جریمههای سطح حساب را به همراه دارد. اگرچه این اتفاق نسبتاً نادر است، این خطرات به هیچوجه توصیه نمیشوند و میتوانند بهطور نظری فاجعهبار برای درآمد و شهرت در صنعتی با این سطح از مقررات و رقابت باشند.
یادداشت سردبیر: اگر بیش از ۱۰ مکان دارید، میتوانید درخواست تأیید عمده دهید.
انتخاب دستهبندی نمایه کسبوکار گوگل
انتخاب دستهبندی در نمایه کسبوکار گوگل (GBP) یکی از تاثیرگذارترین و بنابراین مهمترین فعالیتهایی است که در ایجاد و بهینهسازی لیستها انجام میشود – به خصوص در زمینه رتبهبندی، قابلیت مشاهده و ترافیکی که به لیست منتسب میشود. به یاد داشته باشید که نمیتوانید یک لیست GBP را “بهینهسازی با کلمات کلیدی” کنید (مگر اینکه تصمیم به نقض دستورالعملهای عنوان کسبوکار بگیرید) و این توسط گوگل طراحی شده است.
به همین دلیل، دستهبندیهای اولیه و ثانویه که انتخاب میکنید، یکی از قویترین نشانههایی است که میتوانید به گوگل بدهید که چه کسی باید لیست شما را در صفحات نتایج موتور جستجوی محلی (SERPs) ببیند و برای چه پرسشهایی (فکر کنید مربوط بودن). کافی است بگوییم این موردی است که در آن کیفیت و خاص بودن بیش از کمیت اهمیت دارد.
این تا حدی به این دلیل است که گوگل فقط اجازه میدهد یک دستهبندی اصلی انتخاب شود، اما همچنین به دلیل شیوه ارسال دستهبندیهای ثانویه با تعداد زیادی ورودی که گوگل اجازه میدهد (بهویژه با دستهبندیهایی که فقط بهطور غیرمستقیم برای لیست مربوط هستند) میتواند عواقبی داشته باشد که هم غیرمستقیم و هم ناخواسته است. موضوع این است که تعداد زیاد دستهبندیها میتواند (و اغلب میکند) سیگنال را برای الگوریتم گوگل در مورد نمایش لیستها برای پرسشها و مخاطبان مناسب مخدوش کند. این میتواند منجر به عدم تطابق با نیازها و تجربیات کاربران شود و ترافیک نامناسب را هدایت کند. همچنین میتواند باعث سردرگمی الگوریتم در مورد مرتبط بودن شود و باعث شود لیست مخفی شود یا رتبهبندی ضعیفی داشته باشد و در نتیجه ترافیک کمتری ایجاد شود.
حاکمیت در مقابل رقابت درونگروهی
همانطور که قبلاً در مورد تمایز بین انتخاب نوع دستهبندیها و شیوه هدفگذاری دستهبندیها بهطور مناسب بر اساس عملکرد کسبوکار و اهدافی که توسط یک لیست معین نمایندگی میشود، صحبت کردیم، این ملاحظات به ایجاد یک استراتژی حول محور حاکمیت در زمینه کانال جستجوی محلی ارگانیک کمک میکنند. ایده در اینجا این است که بین خطوط کسبوکار (LOBs) جدایی ایجاد کنید تا از رقابت داخلی بر سر رتبهبندیها و قابلیت مشاهده برای اصطلاحات جستجویی که با یکی یا چند خط کسبوکار همخوانی ندارند، جلوگیری کنید بهگونهای که بهطور نامناسبی به یکدیگر آسیب برسانند.
به زبان سادهتر، کاربرانی که به دنبال یک مشاور مالی یا افسر وام هستند، نباید لیستی برای یک شعبه بانک مصرفی را دریافت کنند و بالعکس. این ایجاد یک تجربه کاربری ضعیف میکند که در نهایت منجر به کاربران ناراضی، شکایات و احتمالاً از دست دادن درآمد خواهد شد.
اهمیت انتخاب دستهبندی
برای روشنتر شدن این موضوع، به مثال زیر توجه کنید:
یک بانک سرمایهگذاری بزرگ ممکن است دستهبندیهای زیر را برای شعب و مشاوران به ترتیب داشته باشد (یک ستاره به دستهبندی اصلی اشاره دارد):
- دستهبندی شعبهها:
- خدمات سرمایهگذاری.
- شرکت سرمایهگذاری.
- موسسه مالی.
- دستهبندی مشاوران:
-
- مشاور مالی.
- برنامهریز مالی.
- کارگزار مالی.
توجه کنید که دستهبندیهای شعبهها نشاندهنده مرتبط بودن برای موسسه بهطور کلی هستند در حالی که دستهبندیهای مشاوران با مشاوران (یعنی کارگزاران فردی) هماهنگ هستند. بدیهی است که این لیستها به عملکردهای جداگانه اما مکمل خدمت میکنند. هنگامی که بهطور استراتژیک بهینهسازی میشوند، قابلیت مشاهده آنها با نیازهای کاربران در جستجوی اطلاعات در مورد آن عملکردها بهطور مناسب همخوانی خواهد داشت.
انتخاب دستهبندی تنها عاملی نیست که در تهیه یک استراتژی حاکمیتی مناسب دخیل است، اگرچه یک عامل مهم است. با این حال، همه فیلدهای دادهای موجود و محتوای موجود در لیستها باید بهطور مشابه برنامهریزی و بهینهسازی شوند تا با ملاحظات حاکمیتی مناسب، علاوه بر استراتژی کلی مرتبط بودن و محتوا که برای خطوط کسبوکار مرتبط قابلاجرا است، هماهنگ شوند.
ویژگیهای تخصصی لیست برندهای مالی
ویژگیهای GBP نقاط دادهای هستند که به یک لیست کمک میکنند جزئیات مربوط به کسبوکار نمایندگی شده را انتقال دهند. این ویژگیها بسته به دستهبندی اصلی متفاوت هستند و یک فرصت عالی برای خدمت به نیازهای کاربران و در عین حال بهبود عملکرد با تمایز در برابر رقبا و تغذیه الگوریتم گوگل با اطلاعات بیشتر و مرتبطتر در مورد یک لیست خاص هستند. این اغلب به عنوان جنبه “کامل بودن لیست” از الگوریتم محلی گوگل شناخته میشود که به معنای “هرچه اطلاعات بیشتری در مورد یک لیست به گوگل داده شود، میتواند آن لیست را دقیقتر به کاربران بر اساس پرسشهای محلی که استفاده میکنند، ارائه دهد.”
در ادامه لیستی از ویژگیهایی که برای بخش مالی مفید هستند آورده شده است:
- قرار ملاقاتهای آنلاین.
- مالکیت سیاهپوست.
- مدیریت خانوادگی.
- مدیریت توسط کهنهسربازان.
- مدیریت توسط زنان.
- لینکهای قرار ملاقات.
- آسانسور قابل دسترسی برای معلولین.
- ورودی قابل دسترسی برای معلولین.
- پارکینگ قابل دسترسی برای معلولین.
مدیریت ساعات کاری
این یک جنبه مهم و اغلب نادیده گرفته شده در مدیریت لیستها در فضای مالی و بهطور کلی است. ساعات کاری باید در لیستها حضور داشته باشد و نباید حذف شود. اگرچه ارائه ساعات کاری الزامی نیست، عدم انجام این کار بر تجربه کاربری و قابلیت مشاهده تأثیر میگذارد.
مانند بیشتر موارد قبلی، ساعات کار برای یک شعبه بانک (مثلاً ۱۰ صبح تا ۵ بعدازظهر) با ساعات کاری خودپرداز درایو-این (۲۴ ساعت باز) و آن برای افسر وام مسکن و مشاور مالی که هر دو دفتر دارند در همان آدرس، متفاوت خواهد بود. هر یک از این خدمات و خطوط کسبوکار میتوانند به بهترین شکل با لیستهای جداگانه نمایندگی شوند که هرکدام ساعات کاری خاص خود را دارند.
حذف این جزئیات یا استفاده از همان مجموعه ساعات کاری در تمامی این خطوط کسبوکار و انواع لیستها، کاربران را برای تجربهای ناامیدکننده آماده میکند و مانع از آن میشود که گوگل به درستی به کاربران در مورد دسترسی یک مکان معین اطلاع دهد (مانند “اکنون باز”، “به زودی بسته میشود” یا “بسته” بهعنوان مورد نیاز).
URLهای قرار ملاقات با ردیابی انتساب محلی
این به ویژه برای لیستهای کارگزاران فردی مانند مشاوران مالی، افسران وام مسکن و نمایندگان بیمه مرتبط است. URLهای قرار ملاقات به برندها اجازه میدهند لینکی منتشر کنند که در آن مشتریان میتوانند با فردی که لیست او را پیدا کردهاند و با آن در جستجو تعامل داشتهاند، قرار ملاقات بگذارند. این یک تاکتیک ساده است که میتواند تأثیر فوری و قابل توجهی بر تولید لید و درآمد داشته باشد.
گام بعدی، این لینکها میتوانند با پارامترهای UTM علامتگذاری شوند (برای برندهایی که از گوگل آنالیتیکس استفاده میکنند و بهطور مشابه برای سایر پلتفرمهای تحلیلی برچسبگذاری شدهاند) تا رویدادهای تبدیل، لیدها و درآمد مرتبط با این ویژگی لیست را ردیابی کنند.
استفاده از خدمات
خدمات را میتوان به لیست اضافه کرد تا به مشتریان احتمالی نشان دهد که چه خدماتی در یک مکان خاص در دسترس هستند. این نه تنها دادههای بیشتری را تکمیل میکند که به عملکرد موبایل و دسکتاپ کمک میکند، بلکه باعث افزایش تعامل در SERPهای موبایل میشود (کلیک به وبسایت، تماس، مسیر رانندگی) که شاخصهای کلیدی عملکرد پایین قیف (KPIs) هستند که درآمد را هدایت میکنند.
پستهای گوگل
پستهای گوگل یک فرصت بازاریابی محتوا هستند که در چندین سطح ارزشمند هستند. یک سازمان میتواند محتوای مرتبط و همیشهسبز را منتشر کند که بهطور استراتژیک برای عبارات محلی کلیدی، خدمات و پیشنهادات محصول بهینه شده است.
در حالی که هیچ شواهد روشن یا اعترافی از سوی گوگل وجود ندارد که محتوای مرتبط تأثیر مستقیمی بر رتبهبندی کلی آن لیست داشته باشد، آنچه ما میتوانیم با قطعیت از مشاهده بگوییم این است که لیستهایی با پستهای به خوبی بهینهسازی شده در چشمانداز SERPهای محلی برای پرسشهای کلیدواژهای که با آن محتوا همخوانی دارند، نمایش داده میشوند. این به شکل “مرتبط با جستجوی شما” در قطعات نمایشی میشود و از سال ۲۰۱۹ بهطور گسترده مشاهده شده است.
این چندین مفهوم مختلف دارد که مزایای استفاده از پستهای گوگل در استراتژی جستجوی محلی شما را تقویت میکند. اولاً، با توجه به اینکه قطعات پستها فعال میشوند، منصفانه است که فرض کنیم اگر یک لیست معین پست مرتبط را نداشت، آن لیست ممکن است اصلاً در SERPها ظاهر نشود. بنابراین، میتوانیم مزیتی در اطراف قابلیت مشاهده استنباط کنیم که به ترافیک بیشتر منجر میشود.
مزایای اضافی پستها
علاوه بر این دو مزیت بسیار واضح پستهای گوگل، آنها همچنین مزایای بسیاری در مورد اطلاعرسانی به بازدیدکنندگان و مشتریان بالقوه با اطلاعات مرتبط در مورد مکان، از جمله محصولات، خدمات، تبلیغات، رویدادها، پیشنهادات محدود زمانی و بسیاری دیگر دارند.
موردهای استفاده برای این میتواند شامل بانکهای مصرفی باشد که چکینگ رایگان یا واریز مستقیم را ارائه میدهند یا مشاوران مالی که یک مشاوره اولیه رایگان ۶۰ دقیقهای ارائه میدهند. صرف زمان برای انتشار پستهایی که این تفاوتها را برجسته میکنند میتواند تأثیر قابلتوجهی بر ترافیک، CTR و درآمد داشته باشد.
نتیجهگیری
بهطور خلاصه، بخش مالی نیازمند یک استراتژی بهینهسازی نمایه کسبوکار گوگل (GBP) بسیار تخصصی و دقیق است که برای نیازهای کاربران، خطوط کسبوکار (LOBها) و انطباق با مقررات به خوبی ارزیابی شده باشد. ملاحظاتی مانند دستهبندیهای اصلی و ثانویه، ساعات کاری، ویژگیها، خدمات و محتوا (به شکل پستهای گوگل) همگی نقش مهمی در تعریف آن استراتژی کلی دارند، از جمله ایجاد و حفظ مرزهای حاکمیتی حیاتی بین LOBهای مکمل.
انجام همه این ویژگیهای لیست موجود بهطور کلی و استراتژیک به موسسات مالی و کارگزاران اجازه میدهد تا حداکثر قابلیت مشاهده، تعامل، ترافیک، درآمد و عملکرد کلی را از جستجوی محلی به دست آورند، در حالی که از رقابت داخلی، شکایات و تجربه کاربری ضعیف جلوگیری میکنند.
منبع: https://www.searchenginejournal.com/google-business-profile-financial-vertical/475237/